پرسش و پاسخی کوتاه با شکوهه عمرانی


خانم شکوهه عمرانی ( شاعر ، مترجم و پژوهشگر ) یکی از زنان موفق سرزمین عزیزمان ایران است او سالهاست که در کشور سوئیس زندگی می کند با خبر شدیم از سوی انجمن لیست ایت سوئیس نامزد انتخابات پارلمانی این کشور شده است . لذا گفتگوی کوتاهی با این چهره فاخر کشورمان انجام داده ام که توجه شما را به آن جلب می کنم.
حمیرا ستارزاده


شکوهه عمرانی (Chokouh Omrani (Daghigh
شکوهه عمرانی

(Chokouh Omrani (Daghigh




خانم شکوهه عمرانی برای ما از خودتان بگویید و اینکه چطور به اینجا رسیدید چون برای ما زنان ایران مهم است که بدانیم مسیر رشد شما چگونه بوده است ؟

تحصیلاتم را تا اخذ لیسانس در ایران به پایان رساندم و در ژنو موفق به اخذ دیپلم ادبیات فرانسه گردیدم و سپس از موسسه ی خدمات اجتماعی مدرک تعلیم و تربیت کودکان را بدست آورده و در مدارس ژنو مشغول به کار شدم.
از 5 سال پیش شروع به نوشتن شعر نمودم و متعاقب آن ترجمه ی اشعار که مورد توجه هم میهنان قرار گرفت.

هم اکنون عضو فعالیتهای فرهنگی سازمان ملل بوده و همینطور سرپرستی سالخوردگان شهر ژنو را بطور رایگان بر عهده گرفته ام .

از سوی انجمن اصلاحات اجتماعی نامزد انتخابات پارلمانی کشور سوئیس شده ام و مشغول تاسیس یک انجمن برای کمک به زنان مسلمان هستم.



نقش یک زن ایرانی را در زندگی مشترک چگونه می دانید و چگونه میتوان زندگی بهتری داشت ؟

من فکر می کنم زنان ایرانی وفادارترین زنان دنیا هستند و همینطور فداکارترین مادران دنیا. از خود گذشتگی زنان ایرانی بعنوان همسر ومادر در کانون خانواده حقیقتی انکار ناپذیر است و کمتر می توان نظیر آن را در نقاط دیگر دنیا یافت.

و به نظر من برای زندگی بهتر در خانواده درک و احترام متقابل وصبر و گذشت امری لازم و حیاتی است



چندی پیش ترجمه کتاب با ارزش آرمان نامه ، که در برگیرنده افکار ارد بزرگ است را از شما به زبان فرانسه دیدیم برای ما بگوید اندیشه های متفکر کشورمان را چگونه می بینید ؟

اندیشه ها و افکار ارد بزرگ بسیار متعالی است و امیدوارم روزی خواسته های وی در مورد همگرایی ، اتحاد و حقوق تاریخی به مرحله ی اجرا در آید و آنروز روز سربلندی و غرور هر فرد ایرانی و وطن دوست خواهد بود و بازگشت ایران به عظمت و شکوه دیرین و بازیابی جایگاه واقعی خویش در دنیا . بسیار خوشوقتم که موفق به ترجمه ی بخشی از سخنان ارد بزرگ گردیدم .



خانم شکوهه عمرانی ضمن تشکر از شما به عنوان آخرین مورد ، خواهش می کنم قطعه شعری از خود را به مخاطبین ما هدیه دهید .

زن ایرانی

من زن ایرانیم

در تلاشم برای رهایی

از رنج و نابرابری

به جدایی مجبورم


آه چقدر سخت است

فرزند دلبندم دیگر از آن من نیست!

کودکی که خون من در رگهای نحیفش جاریست

با طپش های قلبش زیسته ام

صدای نفسهایش رافهمیده ام

وزنش را ماهها و روزها بخود آویخته ام

و در انتظار ورودش

دردی جانکاه را بجان خریده ام

اکنون دستان من خالیست

حوض من بی ماهیست


سهم من حتی سقفی هم نیست

که کمترین بهانه ی زندگیست

اکنون در اوج بی پناهی

محتاجی و تنهایی

به که رو آورم

به کجا پناه جویم


میدانم که

اینحا تنها زیستن

محکوم است و مردود

و نگاهها بسویم تحقیر آمیزو تیرگون


ولی آیا کسی مرا خواهد فهمید؟

آیا کسی دستان گرمش را در دستان سرد من خواهد گذاشت؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.