ترس و پرخاشگری دو روی یک سکه

http://www.mardoman.net/files/articles/716578111.jpg

هرچند درباره پرخاشگری اساسا وحدت نظر وجود ندارد، اما این مفهوم برای همه شناخته شده و ملموس است و معمولا با رفتاری که به دیگران آسیب می رساند یا به صورت بالقوه می تواند موجب آسیب رسیدن به کسی شود، نمود می یابد. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد و با رفتارهایی چون کتک زدن ، لگد پراندن و... بروز کند یا لفظی باشد و با فریاد زدن ، رنجاندن و... خود را نشان دهد. گاه هم می تواند به صورت تجاوز به حقوق دیگران و در اختیار گرفتن چیزی به زور بروز کند.گستره وسیع این رفتار از جنگ های جدید تا مشاجرات بین افراد را در برمی گیرد. همه پرخاشگری ها به سادگی و به طور مستقیم قابل تشخیص نیستند، ممکن است برخی از پرخاشگری ها در ظاهر نوعی رابطه دوستی باشند اما دوست قوی تر، دوست ضعیف تر را با تهدید به طرد کردن آزار دهد. پرخاشگری غیر مستقیم ابعاد بسیار وسیعی می یابد و می تواند با اقداماتی از قبیل شایعه پراکنی درباره دیگران ، حتی به دروغ بروز کند. همان طور که پرخاشگری اجتماعی ممکن است اعتماد به نفس یا موقعیت اجتماعی را مورد حمله قرار دهد.
اما پرخاشگری ، وسیله ای رفتاری است برای رسیدن به هدفی خاص ، پرخاشگری کودکان بیشتر به خاطر متعلقات است ؛ آنها از همدیگر اسباب بازی می قاپند، یکدیگر را هل می دهند تا با اسباب بازی که می خواهند بازی کنند، دست یابند. اما به ندرت اتفاق می افتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند یا از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند.

http://img.tebyan.net/big/1385/03/1611714056210110118251242141230239220214193195.jpg

باید بین پرخاشگری با جرات نشان دادن تمایز قایل شد. جرات ورزی در حقیقت دفاع از حقوق یا متعلقات خود است. مثلا کودکی دوست ندارد تا کسی به اسباب بازی اش دست بزند و به همین دلیل از آنها محافظت می کند. مردم معمولا شخص با جرات را پرخاشگر می دانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع می کند، پرخاشگر نیست.
چرا خشونت؟
خشونت در قالب پرخاشگری فیزیکی یا لفظی ممکن است ناشی از ناکامی های اساسی باشد یا به دلیل وجود مدل های پرخاشگرانه در محیط زندگی (خانه یا مدرسه) نوجوان ایجاد شود. نوجوانان خشن معمولا والدینی پرخاشگر دارند که روش های تربیتی آنها بیشتر مبتنی بر سخت گیری ، خشونت و تنبیه بدنی است.
عامل وراثت هم می تواند در رفتار خشن یک نوجوان نقش داشته باشد، تحقیقات نشان می دهد در اغلب مواقع ، تربیت های کارآمد و قوی می تواند آثار وراثت را تحت پوشش خود قرار دهد. اما تربیت می تواند مخرب هم باشد و نوجوانانی که پرتوقع و نازپرورده بار آمده باشند و با این تربیت بزرگ شده باشند که بخواهند همگان به خواست هایشان احترام بگذارند، هنگام برآورده نشدن این انتظارات عصبانی می شوند و به خشونت و پرخاشگری رومی آورند، نابسامانی های خانواده نیز می تواند از عوامل دیگر ایجاد خشونت در قالب پرخاشگری باشد، غیبت های طولانی پدر و مادر، درگیری و اختلاف ، جدایی و متارکه و نبود تفاهم از جمله این عوامل است.
فرد پرخاشگر احساسات ، خواسته ها و عقایدش را از طریق آسیب رساندن به دیگران ابراز می کند. او، تقریبا همیشه برنده بحث است و در این میان ، آن قدر افراط می کند که گاه به نظر می رسد فرد پرخاشگر «دچار احساس حقارت» باشد. که البته بیراه هم نیست چون فرد پرخاشگر همواره در حال پنهان نمودن علل اصلی رفتارهای شخصیتی خود را دارد جمله زیبای از ارد بزرگ هست که می گوید : کسانی که بیم از دست دادن جایگاه خویش را دارند ، همواره فریاد می کشند .

ضررهای پرخاشگری
پرخاشگری ، پیامدهای منفی بالقوه و متعدد دارد. یکی از پیامدهای پرخاشگری افزایش ترس است. بسیاری از مردم ، نه به دلیل قوی بودن که بیشتر به دلیل احساس ضعف ، رفتاری پرخاشگرانه دارند. این رفتار پرخاشگرانه ، خود دشمنانی را پدید می آورد که در نهایت خود فرد را آسیب پذیرتر و ترسوتر می سازد.دومین پیامد منفی پرخاشگری ، با مورد نخست ارتباط دارد. پرخاشگری ، ضد خود را پدید می آورد و نابودی خود را تسهیل می کند. این رفتار اغلب به از دست رفتن کنترل منجر می شود و همچون بسیاری دیگر از اشکالات رفتار پرخاشگرانه یا سلطه پذیرانه ، تناقض آمیز است ، زیرا رفتار پرخاشگرانه بخشی از کنترل فرد را بر زندگی خود و دیگران فراهم می کند. با وجود این و از سوی دیگر، اعمال کنترل بر زندگی افراد دیگر، آزادی خود فرد را نیز محدود می سازد.بعلاوه پرخاشگری ، موجب دور شدن فرد پرخاشگر از صفات انسانی می شود. شخصیت فرد پرخاشگر، با هر عمل پرخاشگرانه افت می کند. زیرا هرگاه او به خویشتن فرد دیگر تجاوز می کند، خود را خوار و خفیف می سازد.پیامد منفی دیگر پرخاشگری ، احساس بیگانگی و دوری از دیگران است.آنان برای کسانی که می توانند آنها را مطیع سازند، احترام قائل نیستند و از روابط مبتنی بر بردباری و مساوات می ترسند. علاوه بر این ، پرخاشگری از میزان عشق طرف مقابل می کاهد.از سوی دیگر و در سطح وسیع تر پرخاشگری رایج در جامعه حتی لذت بردن از چیزهای ساده را نیز خطرناک می کند؛ همین مساله یکی از بزرگ ترین مشکلات جوامع معاصر را به وجود آورده و به کاهش امنیت اجتماعی در ساعات مختلف روز و شب انجامیده است. ترس از حضور افرادی که براحتی به حقوق دیگران تجاوز می کنند، لذت زندگی را برای مردم جوامع مختلف کاهش داده است.یکی از مهم ترین راه های درمان پرخاشگری درمان گروهی اجتماعی و فرهنگی از طریق وسایل ارتباط جمعی است. رادیو، تلویزیون ، مطبوعات و... از ابزار بسیار مفیدی هستند که می توانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم آثار مخرب پرخاشگری را به جامعه یادآوری و در پیشگیری و درمان خشونت کمک کنند.







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.