زندگی آمیزه ای از وقایع خوشایند و ناخوشایند، خوشی و غم است. در عمق هر رویداد و تجربه ای، خیری نهفته است، حتی در تجاربی که برای ما دردناک هستند.
ویلیام بلیک شاعر بزرگ انگلیس گفته است : خوشی و اندوه به هم می تنند و روح خدایی را می بافند.
خوشی و غم مانند شب و روز یکدیگر را دنبال می کنند، اما وقتی که رنج می آید دوره سختی ها طولانی به نظر می رسد و یک روز رنج طولانی تر از یک سال است.
رنج پاره ای از زندگی است و آموزنده است. اگر رنج نصیبمان نشود، بهترین درس های زندگی را نمی آموزیم. به گفته ارد بزرگ : ارزش سختی های روزگار را باید دانست ، آنها آمده اند تا ما را نیرومندتر سازند . اما افسوس که بسیاری از ما، این حقیقت را تشخیص نمی دهیم و تمام سعی خود را به کار می گیریم تا از تجربه های به ظاهر دردناک اجتناب کنیم. وقتی که مشکلی پیدا می شود سعی می کنیم از آن بگریزیم اما باید دانست که هرگز نمی توان از مشکلات طفره رفت.
وقایع ناخوشایند فقط برای مدت کوتاهی عقب می نشینند، اما با ظاهری متفاوت دوباره به ما باز می گردند. با اجتناب از مشکل، در واقع مشکلات بزرگ تری را به زندگی خود فرا می خوانیم.
برخی از افراد که می دانند مشکلات را نمی توان به تعویق انداخت، خود را به مشکل تسلیم می کنند.آنها مقاومت نمی کنند، بلکه خود را به مشکل می سپارند. چنین کسانی می گویند: آنچه را که نمی توان درمان کرد، باید تحمل کرد.
اما راه سومی هم برای مواجه با مشکل وجود دارد که تنها راه صحیح است. اجتناب از مشکل بیهوده است. تسلیم شدن هم نادانی است. راه سوم آن است که هر مشکل را دوستی ببینیم که پیام و درسی برای ما دارد و با این نگرش به استقبالش برویم.
سعی نکنید از مشکل بگریزید، زیرا راهی برای گریز از مشکلات وجود ندارد. نگذارید که مشکلات به سادگی بر شما غلبه کنند. بلکه پیش روید تا با مشکل مواجه شوید و به آن بگویید: خوش آمده ای دوست من! چه پیامی از خدا برای من آورده ای؟
آن وقت متوجه خواهید شد که هر مشکل دقیقا به یکی از ضعف های شما اشاره دارد که باید به اصلاح آن بپردازید و یا از شما می خواهد با نشان دادن واکنش صحیح، گامی دیگر در راه نیکی و راستی بردارید.
بدین ترتیب هر مشکل مانند یک بسته است که درون آن هدیه ای ارزشمند وجود دارد. هر تجربه ناخوشایند بسته ای است که در آن هدیه خرد و نیرو پنهان است. شخصی که این مطلب را می داند لبخند زنان به مشکلات خوش آمد می گوید. او فردی شکست ناپذیر است و راه پیروزی را می پیماید.همچون ارد بزرگ که گفته است:
رنج آدمی را نیرومند می سازد برسان کوهستان سخت .
تنها عشق میماند ....
قدرت بزرگی دروجود شماست که قویتر و دربرگیرندهتر از هرقدرت دیگری است
این قدرت درواقع، نیرویی را در شما برمیانگیزد که میتواند به عنوان بزرگترین قدرت وجودی شما عمل کند. به گونهای که وقتی آن را بکارمیگیرید، همه آشفتگیها و همه منفیدیدنها را ازمیان میبرد. و آنچنان پایدار و تمامنشدنی است که هیچ نوع منفیگرایی و فردگرایی، قدرت نمود و ظهورنمییابد.
به عبارتی، هرموقعیت و اتفاق منفی درزندگی شما، دربرابر این قدرت نامحدود و سرشار از زیبایی، مهرو محبت و انسانیتی بسیارعمیق و غنی، امکان ایستادگی ندارد و به سادگی ازبین میرود و کمرنگ میشود.
نکته اینجاست که خاصیت این نیرو همچون معنا و ذات وجودیاش، این است که هرچه بیشتر بکارگرفته میشود؛ قدرتمندتر و اصیلتر میشود.
این قدرت، همان نیروی عشق است که وقتی فوران میکند شکوفههای زیبای آن به پهنایی غیرقابل تصور، زمان ومکان را درمینوردد و به زندگی با همه سختیها، مرارتها، نامردمیها، منفعتجوییها و خودگراییها معنا و لطافت انسانی میبخشد.
به قول ارد بزرگ : عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سخت ترین دلها نیز ، گاهی هوس شنا در آن را می کنند .
پس تردید نکنیم و این نیرو را درخود کشف کنیم و آن را آگاهانه با تمرینهای مختلف بارور سازیم. از هرفرصتی استفاده کنیم و با جاری کردن آن در درون و خارج از خودمان، آثار گرانبهایش- که قابل مقایسه با هیچ اثرمادی نیست- را در زندگی خود ببینیم.
اما دیدن این نتایج نیز آمادگی خاص خود را میطلبد. اینکه از کلیه وابستگیها و تعلقات دروغین و بیمایه خود را پاک سازیم و به قول سهراب سپهری، چشمهایمان را بشوئیم تا بتوانیم نظاره گر اتفاقهای جدید پرشور، پرهیجان و بالنده درزندگی باشیم.
درواقع ما باید "خودمان" را پیدا کنیم و به آن عشق بورزیم و به زایش نیرویی دست یابیم که چیزی برای بخشیدن به دیگران داشته باشیم. چرا که به واقع،بخشش نیز توشه و توانی میخواهد. عشق روحتان را پاک میکند و صیقل میدهد ارد بزرگ در این رابطه میگوید :عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد .
وقتی توانستید انرژیهای منفی اطراف خود را که همچون ابری برآسمان زندگی شما سایه افکنده، ببینید؛ جا نزدید ، ایستادید و خودتان را پذیرفتید؛ قطعا جواب خواهید گرفت. چراکه خودتان بهتراز هرکسی میدانید؛ بهرحال این تجربه را درمواردی داشتهاید
روانپزشکان و راویان زندگی، آنها که پرتلاش، مصمم، بیریا و صبورند، همچنین بریک نکته تاکید میکنند اینکه این کار تداوم میخواهد؛ اگریک روز سراپا عشق باشید و یک روز سراپا خشم، به جواب نمیرسید.هم زمان با تقویت نیروی عشق، خشم را کاهش دهید تا آن قدر کم رنگ شود که تنها عشق بماند... تنهای تنها... تا لذت و شیرینی زندگی را دریابید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.