با عرض سلام و ادب خدمت تمام همشهریان عزیزم ؛
اینجانب مجید مجیدنیا بازنشسته کارخانه قند شیروان و سرپرست تیم منحل شده والیبال کارخانه قند شیروان و سرپرست فعلی تیم والیبال هیات والیبال شیروان ، با کسب اجازه از محضر همشهریان شرح حالی از سابقه تیم والیبال شهر عزیزمان را عارض می شوم؛
در سالهای 81 و 82 و 83 در سایه نگاه ورزش دوستانه مدیریت وقت کارخانه قند و با حمایت های بی دریغ نماینده محبوب شهرمان جناب آقای پرفسور آفریده ، و به لطف خدا و محبت های زاید الوصف شما همشهریان عزیز توانستیم نام شیروان عزیز را در سراسر ایران بر سر زبان ها بیاندازیم که به اعتقاد اکثر کارشناسان نمایش آبرومندانه تیم شیروان تحسین برانگیز بود .
متاسفانه و بنا به دلایل عدیده تیم خوب والیبال شیروان منحل شد و حسرت زحمات بچه های تیم برای همیشه در دل من ماند،به قول یکی از نشریات محلی که در آن زمان مانند تمام مردم شیروان از این اتفاق ناخرسند بود و در مقاله ای به حقیر اظهار لطف نموده بود و در وصف حال من و تیم والیبال اینگونه نوشته بود؛
نازک آرای تن ساقه گلی، که به جانش کشتم و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم می شکند.
در اواخر دوره نمایندگی دکتر آفریده ، بیم رخت بر بستن مدیران ورزش دوست از شهرمان را شدیدا در دلم احساس میکردم تا اینکه با انتخاب هوشمندانه یکی از پایه گذاران ورزش والیبال در شیروان در سالیان نه چندان دور در میان اعضای منتخب شورای شهر ، توسط شما صاحبان اصلی والیبال ، بارقه امیدی در دلم درخشید که شاید با داشتن حمایت شهرداری بشود دوباره در میان بزرگان والیبال ایران کمر راست کرد.
شرایط کم کم بهتر می شد ودر ادامه این روند ماه رمضان سال گذشته به همت برادرانم در هیات والیبال و تربیت بدنی شیروان، علی الخصوص برادر عزیزم آقای مصیب اکبرزاده وهمچنین حمایت اصناف مختلف شیروان و حتی دوستان خوبم در بانک ملی، توانستیم مردم ورزشدوست شیروان را باز هم بعد از افطار در سالن کوچک ولی پرخاطره شهید پوررضا دور هم جمع کنیم.حقیر در آن مسابقات سرپرست تیم هیات موتفه حسینیه و ابوالفضلیه بودم که به لطف خدا توانستیم قهرمان آن دوره شویم.
عزیزان من ؛ استخوانبندی و پایه این تیم والیبالی که همه به آن افتخار می کنیم از همان تیم حسینیه است که در سایه حمایت های مادی و معنوی اسپانسر بزرگوارش "حاج عباس کاظمی" که به شهادت من هیچگاه پشت ما را خالی نکرد و از آن روز که در پاسخ در خواست من مبنی بر تقبل هزینه های چندین میلیونی تیم مردانه یا علی گفت،تا امروز هم مایه دلگرمی ما وبچه های تیم است. امیدوارم این بزرگوار حقیر را بخاطر بردن نامش ببخشد،اجرس با مولایش ابی عبدا... .
درسالی که گذشت به لطف خدا با حمایت قاطع اعضای شورای شهر در باب هزینه ها و مساعدت و بزرگواری آقای کاظمی در مورد هزینه اسکان 1ساله بچه های تیم توانستیم از زیر گروه به شایستگی صعود کنیم. اما بعد از صعود به این سطح از مسابقات دیگر حمایت مالی از این تیم از توان فرد خارج بود، اینجا بود که بواسطه آقای کاظمی توانستیم سفره دلمان را نزد "جناب آقای دکتر رحمانی" که در آن زمان به تازگی با انتصاب به عنوان ریاست دیوان محاسبات مایه فخر ما شیروانیها شده بودند، باز کنیم که ایشان هم با دم مسیحایی شان روحی تازه به کالبد تیم دمیدند والحق تا امروز برای تیم والیبال ، تیم هندبال و به طور کل ورزش شیروان و جوانان شیروانی چیزی کم نگذاشتند.
در خاتمه از طریق سایت وزین شما و از طرف مردم فهیم شیروان بازهم از حمایت های گذشته و حال بزرگوارانی نظیر آقای دکتر آفریده ، آقای دکتر رحمانی ،آقای مهندس علی داور پناه که برادرانه زحمت تیم را به دوش می کشند ، اقای مهندس کاظمی ،جناب آقای فیض و برادر عزیزم مصیب اکبر زاده ، دوستان خوبم در هیات والیبال و تربیت بدنی و کلیه عزیزانی که خالصانه قلبشان در راه سربلندی شیروان بزرگ می تپد، صمیمانه سپاسگذاری کنم.
ودر پایان خطاب به شما مردم غیور شیروان عرض می کنم که زبانم از تشکر از الطاف شما قاصر است ، پشتمان به حمایت شما گرم و دلمان روشن از لطف بیکرانتان است .
سرسبزترین بهار تقدیم تو باد آوای خوش هزار تقدیم تو باد
گویند لحظه ایست روییدن عشق آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد
اینجانب مجید مجیدنیا بازنشسته کارخانه قند شیروان و سرپرست تیم منحل شده والیبال کارخانه قند شیروان و سرپرست فعلی تیم والیبال هیات والیبال شیروان ، با کسب اجازه از محضر همشهریان شرح حالی از سابقه تیم والیبال شهر عزیزمان را عارض می شوم؛
در سالهای 81 و 82 و 83 در سایه نگاه ورزش دوستانه مدیریت وقت کارخانه قند و با حمایت های بی دریغ نماینده محبوب شهرمان جناب آقای پرفسور آفریده ، و به لطف خدا و محبت های زاید الوصف شما همشهریان عزیز توانستیم نام شیروان عزیز را در سراسر ایران بر سر زبان ها بیاندازیم که به اعتقاد اکثر کارشناسان نمایش آبرومندانه تیم شیروان تحسین برانگیز بود .
متاسفانه و بنا به دلایل عدیده تیم خوب والیبال شیروان منحل شد و حسرت زحمات بچه های تیم برای همیشه در دل من ماند،به قول یکی از نشریات محلی که در آن زمان مانند تمام مردم شیروان از این اتفاق ناخرسند بود و در مقاله ای به حقیر اظهار لطف نموده بود و در وصف حال من و تیم والیبال اینگونه نوشته بود؛
نازک آرای تن ساقه گلی، که به جانش کشتم و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم می شکند.
در اواخر دوره نمایندگی دکتر آفریده ، بیم رخت بر بستن مدیران ورزش دوست از شهرمان را شدیدا در دلم احساس میکردم تا اینکه با انتخاب هوشمندانه یکی از پایه گذاران ورزش والیبال در شیروان در سالیان نه چندان دور در میان اعضای منتخب شورای شهر ، توسط شما صاحبان اصلی والیبال ، بارقه امیدی در دلم درخشید که شاید با داشتن حمایت شهرداری بشود دوباره در میان بزرگان والیبال ایران کمر راست کرد.
شرایط کم کم بهتر می شد ودر ادامه این روند ماه رمضان سال گذشته به همت برادرانم در هیات والیبال و تربیت بدنی شیروان، علی الخصوص برادر عزیزم آقای مصیب اکبرزاده وهمچنین حمایت اصناف مختلف شیروان و حتی دوستان خوبم در بانک ملی، توانستیم مردم ورزشدوست شیروان را باز هم بعد از افطار در سالن کوچک ولی پرخاطره شهید پوررضا دور هم جمع کنیم.حقیر در آن مسابقات سرپرست تیم هیات موتفه حسینیه و ابوالفضلیه بودم که به لطف خدا توانستیم قهرمان آن دوره شویم.
عزیزان من ؛ استخوانبندی و پایه این تیم والیبالی که همه به آن افتخار می کنیم از همان تیم حسینیه است که در سایه حمایت های مادی و معنوی اسپانسر بزرگوارش "حاج عباس کاظمی" که به شهادت من هیچگاه پشت ما را خالی نکرد و از آن روز که در پاسخ در خواست من مبنی بر تقبل هزینه های چندین میلیونی تیم مردانه یا علی گفت،تا امروز هم مایه دلگرمی ما وبچه های تیم است. امیدوارم این بزرگوار حقیر را بخاطر بردن نامش ببخشد،اجرس با مولایش ابی عبدا... .
درسالی که گذشت به لطف خدا با حمایت قاطع اعضای شورای شهر در باب هزینه ها و مساعدت و بزرگواری آقای کاظمی در مورد هزینه اسکان 1ساله بچه های تیم توانستیم از زیر گروه به شایستگی صعود کنیم. اما بعد از صعود به این سطح از مسابقات دیگر حمایت مالی از این تیم از توان فرد خارج بود، اینجا بود که بواسطه آقای کاظمی توانستیم سفره دلمان را نزد "جناب آقای دکتر رحمانی" که در آن زمان به تازگی با انتصاب به عنوان ریاست دیوان محاسبات مایه فخر ما شیروانیها شده بودند، باز کنیم که ایشان هم با دم مسیحایی شان روحی تازه به کالبد تیم دمیدند والحق تا امروز برای تیم والیبال ، تیم هندبال و به طور کل ورزش شیروان و جوانان شیروانی چیزی کم نگذاشتند.
در خاتمه از طریق سایت وزین شما و از طرف مردم فهیم شیروان بازهم از حمایت های گذشته و حال بزرگوارانی نظیر آقای دکتر آفریده ، آقای دکتر رحمانی ،آقای مهندس علی داور پناه که برادرانه زحمت تیم را به دوش می کشند ، اقای مهندس کاظمی ،جناب آقای فیض و برادر عزیزم مصیب اکبر زاده ، دوستان خوبم در هیات والیبال و تربیت بدنی و کلیه عزیزانی که خالصانه قلبشان در راه سربلندی شیروان بزرگ می تپد، صمیمانه سپاسگذاری کنم.
ودر پایان خطاب به شما مردم غیور شیروان عرض می کنم که زبانم از تشکر از الطاف شما قاصر است ، پشتمان به حمایت شما گرم و دلمان روشن از لطف بیکرانتان است .
سرسبزترین بهار تقدیم تو باد آوای خوش هزار تقدیم تو باد
گویند لحظه ایست روییدن عشق آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد
------------------------------------
وب سایت" شیروان شهر ارد بزرگ و شیرکوه" برای کلیه اعضای تیم محبوب هیات والیبال شیروان و همچنین اسپانسرها و یاران این تیم آرزوی موفقیت و پیروزیهای روز افزونتر می نماید .
آقای مجیدنیا خسته نباشید آفرین بر شما و همه بازیکنان تیم هیات والیبال شیروان
پاسخحذفبرای هیات والیبال شیروان و کسانی که به هر شکل به این تیم کمک می کنند بخصوص آقای مجیدنیا آرزوی بهروزی هر چه بیشتر می کنم
پاسخحذفارزوي توفيق روز افزون براي تمامي دلسوزان شهر به خصوص اقاي مجيدنيا دارم.شهرمان شيروان،را در ايران با واليبالش مي شناسند.با ارزوي سربلندي شيروان و شيرواني
پاسخحذفسلام حميرا خانم
پاسخحذفمن هي ميگم قبل از اين كه با شما و بلاگ زيباتون آشنا بشم نام شيروان رو يه جايي شنيده بودم دقيقا همين بود:
تيم واليبال كارخانه قند شيروان
اميد به بازگشت به سطح اول واليبال كشور
سلام بر تمامی شیران شیروانی غیور و باعزت
پاسخحذفهر جایی که گفته ای از والیبال رامی خوانم یا میشنوم یاد سختی های راهی هی می افتم که پدر والیبال دوست من مجید مجیدنیا طی کرد
1-قهرمانی در دسته یک استان 1375
2-حضور در زیر گروه کشوری 1376
3-قهرمانی در دسته یک استان 1380
4-قهرماتی در دسته یک کشوری 1381
5-حضور در سوپر لیگ کشور وکسب عنوان بهترین تیم شهرستانی 1382
6-کسب عنوان اول از مسابقات والیبال ساحلی در تایلند 1382
7-مقام ششم در بین 12 تیم حاضر در سوپر لیگ کشور1383
8-کناره گیری از والیبال1383
9-حضور در زیرگروه کشوری 1386
10-قهرمانی در زیرگروه کشوری1387
واکنون نیز حضور درلیگ دسته یک کشور وامان از دست مریزاد که به این مرد عاشق والیبال از سوی مسولین گفته شود
سلام بر تمامی شیران شیروانی غیور و باعزت
پاسخحذفهر جایی که گفته ای از والیبال رامی خوانم یا میشنوم یاد سختی های راهی هی می افتم که پدر والیبال دوست من مجید مجیدنیا طی کرد
1-قهرمانی در دسته یک استان 1375
2-حضور در زیر گروه کشوری 1376
3-قهرمانی در دسته یک استان 1380
4-قهرماتی در دسته یک کشوری 1381
5-حضور در سوپر لیگ کشور وکسب عنوان بهترین تیم شهرستانی 1382
6-کسب عنوان اول از مسابقات والیبال ساحلی در تایلند 1382
7-مقام ششم در بین 12 تیم حاضر در سوپر لیگ کشور1383
8-کناره گیری از والیبال1383
9-حضور در زیرگروه کشوری 1386
10-قهرمانی در زیرگروه کشوری1387
واکنون نیز حضور درلیگ دسته یک کشور وامان از دست مریزاد که به این مرد عاشق والیبال از سوی مسولین گفته شود
سلام بر تمامی شیران شیروانی غیور و باعزت
پاسخحذفهر جایی که گفته ای از والیبال رامی خوانم یا میشنوم یاد سختی های راهی هی می افتم که پدر والیبال دوست من مجید مجیدنیا طی کرد
1-قهرمانی در دسته یک استان 1375
2-حضور در زیر گروه کشوری 1376
3-قهرمانی در دسته یک استان 1380
4-قهرماتی در دسته یک کشوری 1381
5-حضور در سوپر لیگ کشور وکسب عنوان بهترین تیم شهرستانی 1382
6-کسب عنوان اول از مسابقات والیبال ساحلی در تایلند 1382
7-مقام ششم در بین 12 تیم حاضر در سوپر لیگ کشور1383
8-کناره گیری از والیبال1383
9-حضور در زیرگروه کشوری 1386
10-قهرمانی در زیرگروه کشوری1387
واکنون نیز حضور درلیگ دسته یک کشور وامان از دست مریزاد که به این مرد عاشق والیبال از سوی مسولین گفته شود